به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «آوای مکران» به نقل از عصر هامون ظهر یک روز گرم تابستانی است، خورشید بیرحمانه میتابد و آسفالت خیابان از شدت حرارت میسوزد، مردمی که با عجله از این سو و آن سو در رفتوآمدند، گاهی چشمشان به کودکی میافتد که با چهرهای آفتابسوخته، دستانی خاکآلود و لباسی کهنه کنار خیابان ایستاده است.
در دستهای کوچک و نحیفش یا گل میفروشد، یا آدامس، یا بطریهای آب، یا سطل واکس. نگاهش چیزی میان خستگی و انتظار است، انتظاری برای لقمهای نان، یا شاید فقط لحظهای توجه، نگاهش به ما خیره میشود و گویی هزار حرف ناگفته را فریاد میزند، بیآنکه صدایی شنیده شود.
ما عبور میکنیم، اما نگاهش در ذهنمان میماند، مثل زخمی تازه، مثل باری که وجدانمان را سنگین میکند، او کودک است، اما نه آنگونه که باید باشد، کودک زندگی نیست، کودکِ کار است.
کودکی که زودتر از آنچه شایستهاش بود وارد دنیای بزرگترها شده، آنهم نه به خواست خود، بلکه به اجبار زندگی، به اجبار فقر، به اجبار جامعهای که او را نادیده گرفته است.
کودکان کار کودکانی هستند که به دلیل شرایط سخت خانوادگی، اجتماعی و اقتصادی، ناگزیرند بخشی از روز یا حتی تمام آن را به کار کردن بگذرانند، بسیاری از آنها تنها نانآور خانوادهاند و برخی دیگر کمکخرج مادر یا پدر بیمارشان هستند. آنها نه فرصت تحصیل دارند، نه امکان بازی، نه حتی تجربه سادهای از کودکی کردن.
زندگیشان خلاصه شده در کار، کار و باز هم کار در حالی که همسالانشان در مدرسه یا پارک هستند، این کودکان در کارگاهها، خیابانها، ساختمانهای نیمهکاره یا کنار سطلهای زباله روزگار میگذرانند، بسیاریشان ساعتها در شرایط غیرایمن و طاقتفرسا مشغولاند بدون بیمه، بدون حمایت، بدون حداقل حقوق. دستمزدشان آنقدر ناچیز است که حتی برای خودشان هم کافی نیست.

بدتر آنکه در بسیاری موارد همین مبلغ ناچیز نیز به خود آنها پرداخت نمیشود و والدین یا دیگر اعضای خانواده آن را دریافت میکنند.
بیشتر این کودکان پسرانی هستند که از سنین ۵ تا ۱۸ سال درگیر انواع کارها شدهاند، آنها اغلب در خانوادههایی پرجمعیت به دنیا آمدهاند، خانوادههایی که ناتوان از تامین حداقلها هستند و چارهای جز فرستادن فرزندان به میدان کار ندارند. برخی از این کودکان پس از پایان کار به خانه بازمیگردند، اما برخی دیگر اساسا بیسرپرست یا بدسرپرستاند و شبها را نیز در خیابان میگذرانند.
رابطهشان با خانواده ممکن است گاهبهگاه باشد یا به کلی قطع شده باشد، آنها اغلب در محیطهایی مشغول به کارند که هیچ نظارت قانونی بر آن وجود ندارد، کارگاههای کوچک غیرمجاز، مراکز جمعآوری زباله، مغازههای فاقد مجوز، یا فعالیتهای غیررسمی خیابانی که در آن نه استانداردی رعایت میشود، نه اصولی، نه مسئولیتی.
مشکل آنجاست که بسیاری از ما تعریف کودک کار را تنها در قالب کودک خیابانی خلاصه میکنیم اما حقیقت آن است که نه هر کودک کاری خیابانی است و نه هر کودک خیابانی مشغول به کار گاه کودکی در خانه مردم خدمتکاری میکند، یا در یک مغازهی کوچک ساعات طولانی کار میکشد، بیآنکه در خیابان دیده شود چرا که پدیدهی کودکان کار بسیار گستردهتر و پنهانتر از آن چیزی است که با چشم غیرمسلح بتوان آن را دید، آنها هم در شهرند، هم در حاشیهها، هم در پنهانترین زوایای اجتماع.
کار کودک ویژگیهای خاصی دارد که آن را از سایر کارها متفاوت و نگرانکنندهتر میسازد، نخستین ویژگی، بیعدالتی مطلق در پرداخت است اغلب این کودکان با حقوقی کمتر از حداقل ممکن کار میکنند بدون قرارداد، بدون امنیت شغلی و در بسیاری مواقع با رفتارهای توهینآمیز مواجهاند.
دوم آنکه این کودکان توان دفاع از خود ندارند فرمانبرداری و انعطافپذیریشان باعث میشود کارفرماها از آنها بهرهکشی کنند، آنها برای اعتراض خیلی کوچکاند و برای فرار خیلی گرفتار و از سوی دیگر کار کودک همواره کودک را از تحصیل و بازی محروم میکند او فرصت یادگیری، رشد روانی، اجتماعی و عاطفی را از دست میدهد و این محرومیتها در آیندهای نه چندان دور، تبدیل به مشکلات حاد اجتماعی میشود چرا که یک کودک کار محروم از آموزش، به احتمال زیاد در بزرگسالی گرفتار بیکاری، فقر مجدد یا بزهکاری خواهد شد.
علل بروز پدیده کودک کار را باید در چند محور اصلی جستوجو کرد فقر اقتصادی در صدر دلایل قرار دارد خانوادههایی که ناتوان از تامین خوراک، پوشاک و مسکناند ناچارند کودک را به بازار کار بفرستند.
در کنار آن خانوادههای پرجمعیت، اعتیاد والدین، مهاجرت بیبرنامه، نبود مدارک شناسایی برای ثبتنام در مدارس،بیماری یا فوت سرپرست خانواده، همگی دلایلی هستند که کودکان را از دنیای کودکی جدا میکنند و وارد مسیری سخت میسازند که در آن خیلی زود بزرگ میشوند اما نه با آرامش و بلوغ بلکه با درد و اجبار.
کار کودک نه تنها آثار جسمی و روانی مخرب بر خود او دارد بلکه هزینههای سنگینی بر دوش جامعه میگذارد، جامعهای که کودکانش از تحصیل و رشد بازمیمانند جامعهای است که آیندهاش را میسوزاند، این کودکان اغلب در معرض آسیبهای جدی جسمی هستند از جراحات در محیطهای کار گرفته تا بیماریهای مزمن ناشی از آلودگی، تغذیه ناسالم یا خستگی مفرط.
همچنین آنها با مشکلات روانی چون اضطراب، افسردگی، بیاعتمادی، پرخاشگری یا گوشهگیری دستوپنجه نرم میکنند و بسیاریشان از نظر اجتماعی منزویاند و از آنجا که امکان دارد در معرض باندهای خلافکار یا مجرمانه قرار گیرند خطرات جدیتری نیز تهدیدشان میکند، این کودکان اگر دیده نشوند، اگر نجات نیابند، ممکن است خود تبدیل به قربانیان جدید یا حتی عاملان بزه شوند نه از سر شرارت که از سر بیپناهی.
مردم باید بدانند خرید از کودک کار کمک واقعی نیست، بلکه تایید و تثبیت شرایط فعلی است، کمک واقعی مطالبهی حقوق او، حمایت نهادی، آموزش به خانوادهها و مطالبه گیری از متولیان امر است.
در نهایت پدیدهی کودکان کار زخمی است بر پیکر جامعه که تا درمان نشود امیدی به آینده نیست چرا که هر کودک کاری که امروز در گرما و سرما در خیابان یا در کارگاه، شبانهروز جان میکند، فردایی است که از ما دریغ خواهد شد.
کودک باید کودک بماند؛ با بازی، با خنده، با کتاب، با خیال نه با سنگینی بار زندگی، امروز زمان آن است که چشم بگشاییم و کودکان را نه ابزار کار، بلکه سرمایههای انسانی آینده بدانیم تنها در این صورت است که میتوان امید داشت کودکِ امروز بزرگسالی سالم، مفید و خوشبخت باشد تا آن روز باید ایستاد، دید، فهمید و عمل کرد.
.jpg)

معرفی ۵۹ کودک کار به مراکز نگهداری در سیستان و بلوچستان
طاهره میرشکار معاون اجتماعی ادارهکل بهزیستی سیستان و بلوچستان در گفتگو با پایگاه خبری تحلیلی عصرهامون بیان کرد: از ابتدای سالجاری تاکنون ۵۹ کودک کار در استان شناسایی و در سه مرکز نگهداری پذیرش شدند.
وی با بیان اینکه یکی از موضوعات مهم در بحث آسیبهای اجتماعی؛ کودکان کار هستند افزود: کودک کار کودکی است که حاصل فرآیند مشکلات اقتصادی جامعه بوجود آمده و توانمندسازی خود کودک کار به تنهایی منتج به نتیجه نخواهد شد و برای حل این مسأله خانوادهها باید درگیر شوند.
میرشکار اظهار کرد: مدلی که سازمان بهزیستی در حال ارائه خدمات در راستای توانمندسازی کودک کار و خیابان هست به صورت خانواده محور پیش میرود و خدمات مددکاری، روانشناسی و حقوقی بوده و با توجه به اینکه تعداد زیادی از این کودکان اتباع بیگانه و فاقد مدارک هویتی هستند ارائه خدمت به آنان با مشکل مواجه شده است.
معاون اجتماعی بهزیستی سیستان و بلوچستان با اشاره به معضلات اصلی که گریبان این کودکان را گرفته افزود: طی بررسیهای انجام شده اعتیاد خانواده و سرپرست غیر مؤثر دو عامل اصلی گرفتار شدن کودکان به کودک کار و خیابانی است.
وی در خصوص اعتیاد کودکان نیز بیان کرد: برای ترک اعتیاد کودکان معتاد مرکز خانهامید فعال هست که طی مجوز قضایی کودک ابتدا در بیمارستان توسط علوم پزشکی بستری شود و اگر کودک نیازمند خدمات مددکاری بود و یا سرپرست غیر مؤثر داشت تحت پوشش سازمان بهزیستی قرار میگیرد و در مراکز ما نگهداری و مراقبت میشود.
میرشکار تاکید کرد: برای سازمان بهزیستی بحث کودکان معتاد بسیار مهم است چرا که این کودکان آینده سازان مملکت هستند و باید روی آموزش این افراد اقداماتی مانند خدمات مددکاری و آموزشی صورت گیرد و تمامی خدمات را مانند کودکان عادی در مرکز ما دریافت کنند.
آسیبهای روانی کودکان کار، تهدیدی برای آینده جامعه
ناهید عابدی، کارشناس مسائل فرهنگی، به بررسی تبعات اجتماعی معضل کودکان کار و راهکارهای کاهش این آسیب پرداخت و با اشاره به اینکه این معضل در جامعه رو به افزایش است، بیان کرد: کودکان کار نهتنها از حق تحصیل محروم هستند، بلکه از کمترین امکانات رفاهی نیز برخوردارند، ورود زودهنگام آنها از فضای کودکی به دنیای بزرگسالی باعث بروز آسیبهای روحی و روانی میشود که این مشکلات در بزرگسالی شدت بیشتری پیدا میکند.
وی افزود: احساساتی مانند بیهدف بودن، ناکامی ناشی از عدم دستیابی به موقعیتهای اجتماعی و محرومیت از حقوق شهروندی، همگی میتوانند به افزایش حس منفی و انتقامجویی در این کودکان منجر شوند.
عابدی ادامه داد: اگرچه نمیتوان گفت که تمام آسیبهای اجتماعی و ناهنجاریها تنها ناشی از کودک کار بودن است اما ریشه بسیاری از این معضلات در این دوران شکل میگیرد.
وی در مورد نقش دستگاههای دولتی و غیردولتی در کاهش این معضل گفت: دستگاههای مربوطه، چه دولتی و چه غیردولتی و حتی مؤسسات خیریه میتوانند تا حدی از افزایش تعداد کودکان کار جلوگیری کنند، برخی از این کودکان به اجبار در سازوکارهای غیرقانونی و شبکههایی گرفتار میشوند که هدفشان بهرهکشی و تحریک احساسات جامعه از طریق استفاده ابزاری از کودکان است.
عابدی تأکید کرد: مراجع قضایی میتوانند با شناسایی و انهدام این شبکهها، به کاهش آسیبهای وارده به این کودکان کمک کنند؛ همچنین ایجاد مدارس و امکاناتی که شرایط ادامه تحصیل کودکان در کنار اشتغال را فراهم کند، میتواند تأثیر بسزایی در کاهش تبعات این معضل داشته باشد، این اقدامات به کودکان کمک میکند از حقوق شهروندی خود بهرهمند شوند و از چرخه آسیب خارج شوند.
وی در پایان خاطرنشان کرد: همکاری میان دستگاههای مختلف و ایجاد فرصتهای آموزشی و حمایتی برای این کودکان، راهکاری کلیدی برای کاهش مشکلات اجتماعی ناشی از این معضل است.
برای بررسی اقدامات انجام شده برای کودکان کار در سیستان و بلوچستان، خبرنگار ما با معاون سلامت اجتماعی بهزیستی سیستان و بلوچستان به گفتگو پرداخت.
انتهای خبر/
- منبع خبر : عصرهامون






















